به
نام خالق خلق
فلسفه اخلاق
در مکتب
اپیکور و امام خمینی لذت باید همیشگی باشد ،هر چند امام به لذت آخرت هم توجه دارد
و اینکه هردو به این عقیده اند که چه بسا الم هایی باشند و لذتهای بیشماری داشته
باشد و چه بسا لذتهایی باشند و المهای بسیار که امام با توجه به آخرت آنرا همیشگی
و با توجه به دنیا آنرا موقت می داند.
امام که قائل
به مرحله بیداری در فرد و جامعه است تا انسان بتواند به مرحله کمال و سعادت
برسد،می توان با این اندیشه افلاطون که ((هرخیری ازعلم برمی خیزد وهرشری از دل جهل سربرمی آورد وبا داشتن علم هیچ
عاملی نمی تواند انسان را از کار خوب بازدارد و اگرهم کار بد کنند نادانند و خوبی
را نمی شناسند .پس برای آنکه زندگی سعادتمند انهای داشته باشیم باید نسبت به
حقایق و واقعیات شناخت پیداکنیم ...))
فارابی همچون
امام به غایت خلقت توجه خاص دارد .فارابی فیلسوفی غایتگراست وجهت گیری منظومةفکری
او وهمة اجزای فلسفه وی بر اساس غایات استوار شده است اودر کنار اهمیتی که به علت
فاعلی برای مبدأ شناسی وسبب شناسی وهمچنین به علت صوری وعلت مادی می دهد و آنها را
جزء شرایط یقین می شمارد به علت غایی توجه ویژه ای دارد ودر ورای ظواهر مادی این
عالم به حقایقی مانند کمال ،سعادت قصوی
،خیرافضل، و فصیلت اعتقاد دارد ودر نظام هستی همه چیز را هدفمند می بیند که به سوی
غایتی در حرکت است ((الطبیعة لا تفعل شیئآ باطلا))همه چیز بهصورت فطری ویا ارادی
با شوق و رغبت به سوی غایت مطلق و کمال شایستة خود در حرکت است.
السیاسة
المدنیة ،فارابی،